المدة الزمنية 5:45

فروغی بسطامی / غزل شماره ۴۸۰

بواسطة shapoor mala
576 مشاهدة
0
8
تم نشره في 2021/11/30

شاعر: فروغی بسطامی دکلماتور: مهدی صید کرمی میکس: شاپور دانلود: https://t.me/Avayemosighi/50764 زاهد و سبحه صد دانه و ذکر سحری من و پیمودن پیمانه و دیوانه‌گری چون همه وضع جهان گذران در گذر است مگذر از عالم شیدایی و شوریده‌سری تا کی از شعبدهٔ دور فلک خواهد بود بادهٔ عیش به جام من و کام دگری تا شدم بی خبر از خویش، خبرها دارم بی خبر شو که خبرهاست در این بی خبری تا شدم بی‌اثر، از ناله اثرها دیدم بی اثر شو که اثرهاست در این بی اثری تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری تا سر خود نسپردیم به خاک در دوست خاطر آسوده نگشتیم از این دربه دری بیستون تاب دم تیشهٔ فرهاد نداشت عشق را بین که از آن کوه گران شد کمری پری از شرم تو در پرده نهان شد وقتی که برون آمدی از پرده پی پرده‌دری شهرهٔ شهر شدم از نظر همت شاه تو به خوش منظری و بنده صاحب نظری آفتاب فلک عدل ملک ناصردین که ازو ملک ندیده‌ست به جز دادگری آن که تا دست کرم گسترش آمد به کرم تنگ دستی نکشیدیم ز بی سیم و زری تا فروغی خط آن ماه درخشان سر زد فارغم روز و شب از فتنه دور قمری https://appadvice.com/game/app/d8-af-db-8c-d9-88-d8-a7-d9-86-d8-a7-d8-b4-d8-b9-d8-a7-d8-b1-d9-81-d8-b1-d9-88-d8-ba-db-8c-d8-a8-d8-b3-d8-b7-d8-a7-d9-85-db-8c/1071521188

الفئة

عرض المزيد

تعليقات - 1