المدة الزمنية 3:11

Rumi and Shams Tabrezi | نخستین دیدار مولانا با شمس

878 مشاهدة
0
21
تم نشره في 2021/10/03

روزی عارف بزرگ جلال الدین محمد بلخی از بازار شکر فروشان می گذشت دید ناگهان مردی با سر و صورت آشفته مقابلش ایستاد و افسار اسب اش را در دست گرفت بعد از جلال الدین پرسید. که ای مولانا! در مقامات سلوکی محمد (ص) بلند مرتبه است یا بزید بسطامی؟ مولانا بر آشفت و گفت این چه سوالیست؟ واضح است محمد (ص) پیامبر خدا بود اما بایزید مرید از مریدانش و شاگرد از شاگردانش. آن مرد اعتراض گونه گفت پس چرا محمد (ص) می گفت «ما عرفناک حق معرفتک» اما بایزید می گفت«سبحانی ما اعظم شانی». جلال الدین جتکه خورد و دانست که این سوال از فرد عادی نیست. بعد از اندکی سکوت گفت : چون ظرف برداشت بایزید کوچک و محدود بود با قطره لبریز شد و گفت پاک باد وجود من، من چه عظیم شأنم. سخنی که در خور مقام الوهیت بود. اما ظرفیت محمد بن عبدالله اقیانوس وار بود و دریاهای از معرفت خدا را در خود داشت اما هرگز هم لبریز نشد و مدام میگفت: خداوندا ما هرگز ترا آن گونه که باید می شناختیم نشناختیم. این مرد شمس بود و با این سوال خود درایت و وسعت فهم مولانا را سنجش کرد اما وقتی با این گونه جواب دور از تصور برخورد نعره زد و بی هوش گشت. این بود ماجرای نخستین دیدار دو عارف بزرگ شمس و مولانا جلال الدین محمد بلخی. ----------------------------------- لینک صفحه های اجتماعی ما: https://www.facebook.com/chatrefarsidari https://www.instagram.com/chatre_farsidari/ https://vm.tiktok.com/ZSednJ8FC/

الفئة

عرض المزيد

تعليقات - 2